آرئوبیندوس داگالایفوس آرئوبیندوس
فلاویوس آرئوبیندوس داگالایفوس آرئوبیندوس[۱] [۲] ( زبان یونانی: Ἀρεόβινδος ; ش. ۴۷۹–۵۱۲) یک ژنرال و سیاستمدار رومی شرقی بود. او که از نسل برجستهای بود، در جنگ آناستازی ، سربازان را رهبری کرد و در سال ۵۰۶ نیز به عنوان کنسول خدمت کرد. او که در جریان یک شورش شهری در سال ۵۱۲ توسط اوباش به امپراتوری اعلام شد اما او مخفی شده بود و کمی پس از آن درگذشت. [۳]
ریشه و خانواده
[ویرایش]آرئوبیندوس در خانوادهای بسیار متشخص به دنیا آمد که میراث رومی و بربر را ترکیب میکرد: [۳] پدرش داگالایفوس ( ح. ۴۳۰ - پس از ۴۶۱)، کنسول در ۴۶۱، که به نوبه خود پسر آرئوبیندوس ، کنسول در سال ۴۳۴، هر دو منشاء گوتیک بود. مادرش گودیستیا (متولد ح. ۴۴۵ )، دختر اردبور ، سردار و کنسول در 447، و نوه آسپار ، سردار قدرتمند آلان و کنسول در ۴۳۴. [۴]
اندکی پس از ۴۷۸، آرئوبیندوس با آنیسیا جولیانا (بعد از ۴۶۱ – ۵۲۷/۵۲۸)، دختر اولیبریوس امپراتور روم غربی ( حک. ۴۷۲– ) و همسرش پلاسیدیا . آنها با هم صاحب پسری به نام اولیبریوس ح. ۴۸۰ – بعد از ۵۲۴/۵۲۷)، کنسول در ۴۹۱. یکی دیگر از نوادگان احتمالی داگالایفوس (شاید توسط یک همسر قبلی) است. [۵]
دوران کاری
[ویرایش]در دوپیمانههای کنسولیاش ، از او بهعنوان سمت اسبدار شاهنشاهی و به عنوان کنسول افتخاری یاد شده است. [۴] با شروع جنگ آناستازیان ، او به عنوانمجیستر میلیتوم به همراه هیپاتیوس و پاتریسیوس به شرق فرستاده شد. [۴] در ماه مه ۵۰۳ در رأس ۱۲۰۰۰ مرد، در قلعه دارا مستقر شد تا در دژ ایرانیان نصیبین و ارتش شاه قباد یکم مراقبت کند، در حالی که پاتریسیوس و هیپاتیوس، با اکثریت ارتش، آمد را محاصره کردند. در آنجا حمله لشکر ایرانی را که از سینگارا آمده بود دفع کرد و آنها را تا نصیبین هل داد. [۶] [۷] با این حال، سرانجام وقتی ایرانیان از متحدان هپتالی و عرب خود کمک دریافت کردند، مجبور به عقب نشینی شد و به کنستانتیا و سپس به ادسا عقب نشینی کرد. او در سپتامبر در آنجا توسط قباد محاصره شد، اما شروع زمستان و نزدیک شدن نیروهای کمکی رومی، حاکم ایرانی را مجبور به عقب نشینی کرد. [۶] [۸] در تابستان ۵۰۴ آرئوبیندوس یورش بزرگی را به آرزانین انجام داد، با مخالفت اندکی روبرو شد و پیش از بازگشت به آمد، زمینهای وسیعی را با خاک یکسان کرد. با تثبیت مواضع روم و انتقال جنگ به قلمرو ایران، قباد با آتشبس موافقت کرد و خصومتها در زمستان متوقف شد. [۶] [۹] در سال ۵۰۵ او به قسطنطنیه فراخوانده شد، و در آنجا به او اعطا شد که در سال ۵۰۶ کنسولگری را با انودیوس مسالا به عنوان همکارش دریافت کرد. [۶]
در سال ۵۱۲ در قسطنطنیه در دوران بازنشستگی زندگی میکرد. در آن زمان، حمایت آشکار از آموزههای میافیزیت توسط امپراتور آناستاسیوس باعث خشم شدید جمعیت عمدتاً مسیحی خلقیدونی شهر شده بود. [۶] به گفته وقایع نگاران، در یک نقطه، مردم فریاد «آرئوبیندوس برای امپراتوری» را بلند کردند و به خانه همسرش، آنیسیا جولیانا، رفتند تا او را اعلام کنند. اما آرئوبیندوس که نمیخواست در غصب شرکت کند، از خانه فرار کرده و مخفی شده بود. هیچ چیز بیشتر از او معلوم نیست، اگرچه، به دلیل سنش، او باید مدتی پس از آن مرده باشد. [۶]
دیپتیک ها
[ویرایش]پنج نمونه از دوپیمانه های کنسولی او باقی مانده است: [۳] دو کامل و سه نیمه. این دو کامل در لوکا ( CIL XI، 8137 ) و زوریخ ( CIL سیزدهم، 5245 ); دو نیمه با نام فقط در پاریس و بزانسون واقع شده اند و نیمی دیگر با عناوین او در دیژون ( CIL ) حفظ شده است. ، نمونه های 0.3b، 0.3d و 0.3c). [۴]
منابع
[ویرایش]- ↑ Brill's New Pauly, Areobindus
- ↑ RE Dagalaifus 3
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Kazhdan (1991), p. 162
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ Martindale (1980), p. 143
- ↑ Martindale (1980), pp. 143, 635–636, 795
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ Martindale (1980), p. 144
- ↑ Greatrex & Lieu (2002), p. 68
- ↑ Greatrex & Lieu (2002), p. 69
- ↑ Greatrex & Lieu (2002), p. 72
منابع
[ویرایش]- Bury, John Bagnell (1958), History of the Later Roman Empire: From the Death of Theodosius I to the Death of Justinian, Volume 1, Courier Dover Publications, ISBN 978-0-486-20398-0
- Greatrex, Geoffrey; Lieu, Samuel N. C. (2002), The Roman Eastern Frontier and the Persian Wars (Part II, 363–630 AD), Routledge, ISBN 0-415-14687-9
- Kazhdan, Alexander, ed. (1991). The Oxford Dictionary of Byzantium. Oxford and New York: Oxford University Press. ISBN 0-19-504652-8.