پرش به محتوا

رویان (نور)

مختصات: ۳۶°۳۴′۰۷″شمالی ۵۱°۵۷′۴۶″شرقی / ۳۶٫۵۶۸۶۲۱۱۱°شمالی ۵۱٫۹۶۲۸۸۶۶۰°شرقی / 36.56862111; 51.96288660
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
رویان
علمده
کشور ایران
استانمازندران
شهرستاننور
بخشمرکزی
نام(های) پیشینعلمده
سال شهرشدن۱۳۳۳
مردم
جمعیت۷،۷۳۱
جغرافیای طبیعی
ارتفاع۱۲-
اطلاعات شهری
شهردارجعفر حسین زاده[۱]
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۱۱
وبگاه
رویان بر ایران واقع شده‌است
رویان
روی نقشه ایران
۳۶°۳۴′۰۷″شمالی ۵۱°۵۷′۴۶″شرقی / ۳۶٫۵۶۸۶۲۱۱۱°شمالی ۵۱٫۹۶۲۸۸۶۶۰°شرقی / 36.56862111; 51.96288660

رویان شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان نور در استان مازندران ایران است و در غرب این استان که در کناره‌ی دریای مازندران واقع شده‌است و بین شهرهای نور و نوشهر قرار دارد. شهر رویان از غرب به شهرستان نوشهر، از شمال به دریای مازندران[۲] و از جنوب به کوه‌های البرز منتهی می‌شود و فاصله‌ی آن با مرکز استان مازندران شهر ساری حدوداً ۱۱۸ کیلومتر است. رویان از نظر موقعیت جغرافیایی در ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه عرض شمالی و ۵۱ درجه و ۵۷ دقیقه طول شرقی واقع شده‌است و در سال ۱۳۹۵ دارای جمعیت ۷،۷۳۱ نفر بوده‌است.[۳] مردم رویان از قومیت طبری هستند[۴] و به زبان مازندرانی صحبت می‌کنند.[۵] رویان در گذشته نام منطقه وسیعی از مرکز و غرب مازندران بوده‌است. به دلیل نسبت تاریخی و تنگاتنگ شهر علمده با منطقه رویان، یکی از پنج شهر شهرستان نور است. علمده به پیشنهاد تاريخ نگار معاصر (عبدالرفیع حقیقت) به شورای شهر وقت به رویان تغییر نام یافت.

مردم

[ویرایش]

شهر رویان در سال ۱۳۹۵ دارای جمعیتی بالغ بر ۷٬۷۳۱ نفر بوده‌است.[۳] زبان مردم رویان زبان طبری با گویش کجوری است که به گویش مردم شهرستان نور و نوشهر و شرق چالوس شباهت دارد.

همچنین دو گویش طبری کجوری و طبری کلارستاقی زیر مجموعه گویش کهن طبری رویانی هستند که از شهرستان نور تا شهرستان تنکابن گویش می‌شود. گویش طبری رویانی زبان حکام اسپهبد رویان نیز بوده‌است. در گذشته منطقه رویان (طبرستان) از شهرستان نور، نوشهر، چالوس، تنکابن و گاهی مرز غربی آن تا رودسر ادامه می‌یافت.

تاریخچه

[ویرایش]

وجه تسمیه

[ویرایش]

در گذشته رویان را علمده یا المده می‌نامیدند. اعتمادالسلطنه در کتاب التدوین فی احوال جبال شروین از این شهر با نام‌های علمده یاد کرده است. نام شهر جدید رویان برگرفته از رویان کهن می‌باشد. شهر رویان تا سال ۱۳۷۰ جز شهرستان نوشهر بود و پس از آن تاریخ به شهرستان نور الحاق گردید.[۶]

دوران باستان

[ویرایش]
موقعیت تپورها در قرن دوم قبل از میلاد، از شرق سپیدرود تا اسرم هیرکانیا

استان مازندران پیش از اسلام تپورستان (به پهلوی: ) نامیده می‌شد که برگرفته از نام قوم تپوری (به یونانی: Τάπυροι) می‌باشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمین‌شان طبرستان نامیده شد.[۷][۸][۹] به اعتقاد مورخان آماردها نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و آماردها از آمل تا تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند.[۱۰] در عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد، آناریاکه و کادوسی سکونت داشتند.[۱۱] مورخان آماردها را به مردمان داهه و سکایی و پارسی پیوند داده‌اند. هرودوت از قبیله مارد (mardes) در کنار دائی‌ها (daens)، دروپیک‌ها (dropiques)، و ساگارتی‌ها (sagarties) به عنوان پارس‌های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده‌است.[۱۲] پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده‌است.[۱۳] استرابون (۶۳ ق. م) قوم آمارد را در کنار اقوام تپوری، کادوسی و کرتی به عنوان اقوام کوهستان نشین شمال کشور یاد می‌کند. استرابو می‌نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی (Cadusii) و آماردی (Amardi) و تپوری (Tapyri) و کرتی (Cyrtii) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است.[۱۴] به گفته واسیلی بارتلد تپوری‌ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م. آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تپوری‌ها اهدا شد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر در آن زمان از تپوری‌ها نام می‌برد.[۱۵]به گفته یحیی ذکا در «کاروند کسروی» آورده‌است: آماردان یا ماردان، در زمان لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز قبایل تپوران به آنجا نیامده بودند.[۱۶] به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می‌زیستند و تپوری‌ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه‌ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری‌ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.[۱۷]

منطقه کجور

[ویرایش]

محدوده تاریخی کجور از شمال به دریای مازندران از غرب به رود چالوس از شرق به سولده (نور) و از جنوب به دره نور محدود می‌شود.[۱۸] منطقه کجور به همراه کلارستاق، لنگا، تنکابن، سخت‌سر و هوسم بخشی از رویان کهن بود که بعدها رسمتدار نام گرفت. رویان کهن از نواحی غربی طبرستان محسوب می‌شده است.[۱۹]

رویان

[ویرایش]
نقشه قدیم مازندران ۱۸۱۴ میلادی

رویان به سرزمینی آباد در غرب مازندران گفته می‌شد که شامل نور، کجور، کلارستاق، لنگا، تنکابن، سختسر، هوسم، الموت، طالقان، لورا، ارنگه، رودبار قصران و لارقصران می‌شد.[۲۰] به گفته ابن فقیه همدانی، رویان از کوره‌های طبرستان است و از شهرهای رویان: چالوس، لارز، شرز و بذشوارجر است.[۲۱] در حدودالعالم؛ ناتل، چالوس و کلار از کورهٔ رویان و جزئی از خاک طبرستان معرفی شده‌است. [۲۲] شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند.[۲۳]

رستمدار

[ویرایش]

از قرن هفتم تا دوره صفویه منطقهٔ رویان عمدتاً با نام رویان یا رستمدار شناخته می‌شد و در این دوره مرزهای ولایت رستمدار شامل مناطق کلارستاق، کجور، نور، طالقان، لاریجان، لواسانات، شمیرانات و مناطق پشت کوه البرز مرکزی می‌شد.[۲۴] سابقاً طبرستان شامل گرگان، استرآباد، مازندران و رستمدار می‌شد یعنی سرتاسر ناحیه‌ای که بین دینار جاری در مشرق و ملاط لنگرود (واقع در گیلان) در مغرب بود را شامل می‌گشت. سرحدات قدیمی رستمدار عبارت بود از: سیسنگان یا رودخانه مانهیر در مشرق و ملاط لنگرود در مغرب. مدتی بعد این سرحدات تغییر شکل یافتند و می‌توان گفت که رستمدار ناحیه‌ای را که از آمل تا گیلان ادامه می‌یافت شامل می‌شد. رویان نام اراضی مسطح بود ولی همچنین به سرتاسر رستمدار نیز گفته می‌شد.[۲۵]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. https://www.imna.ir/news/525279
  2. DARYĀ-YE MĀZANDARĀN, (Cross-Reference), “DARYĀ-YE MĀZANDARĀN” Encyclopædia Iranica, online edition
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵». مرکز آمار ایران.
  4. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۲۵۷.
  5. نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژه‌نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰-۵-۹۱۱۳۱-۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).
  6. نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامه‌ی تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۲۵۷.
  7. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
  8. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
  9. BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 289. doi:10.1163/1573384043076045.
  10. عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۳۷.
  11. کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی
  12. هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
  13. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
  14. All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)
  15. بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
  16. ایران باستان مادها و آمردها. کاروند کسروی، مجموعه مقاله‌ها و رساله‌های احمد کسروی، به‌کوشش یحیی ذکا
  17. مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
  18. http://www.iranicaonline.org/articles/kojur-i
  19. http://www.iranicaonline.org/articles/kalarestaq-1
  20. علی اصغر یوسفی نیا، لنگا، ۲۴.
  21. مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۵.
  22. مهاجری نژاد، عبدالرضا؛ کریمیان، حسن (۱۳۹۶). «سازمان فضايي و گاهنگاري شهر ناتل با اتکاء به منابع تاريخي و شواهد باستان شناسانه». پژوهش هاي باستان شناسي ايران (نامه باستان شناسي). ۷ (۱۲): ۲۴۷–۲۴۸.
  23. محمدپور، صفرعلی (۱۳۸۶). چالوس در آیینه تاریخ. انتشارات کلام مسعود. ص. ۳۷۰.
  24. منوچهر ستوده، تاریخ رویان، ۱۲.
  25. امیرخانی، محمدباقر (۱۳۴۰). «تاریخ مازندران و فرمانروایان آن سامان». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز 1340 (۵۹): ۴۹۳.