آتو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /آتُ/
اسم
[ویرایش]آتو
- (بازی): برگ برنده در بازی ورق، ورق برنده در بازی.
- (گفتگو): بهانه، دستاویز.
مثال
[ویرایش]- آتو به دست کسی دادن کنایه از: با انجام کاری یا گفتن حرفی؛ بهانه و دستاویزی به زیان خود، به او دادن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن